قاصدکام بازم شرمنده
باز بعداز مدتی اومدم پای وبلاگ موشتن درحالی که یه دکمه از کیبورد رو احسان میزنه ویکی پریسا
از بیکاری چسبیدن به من هر جا میرم دنبالمن وااااااااااااااااااااااااااااای؛دیگه دارم قاطی میکنم...............
احسان حسابی بیکاره ؛چون دیگه 2 ترمی هست که زبانکده نمیره اصرار داشت خسته شده وماهم بهش سخت نگرفتیم.حالا فقط خودش برای خودش سرگرمی درست میکنه.
یا با اسباب بازیاش مشغوله ویا با سر به سر خواهرش گذاشتن
واقعا دارم کلافه میشم .............
پرسا هم همش میگه بیا بشین پیشم ویا اینکه بغلم کن.البته هر دوشون حق دارن اینقدر هواهم گرمه که جرات بیرون رفتن نداریم,تو خونه پای تلوزیون ویا بازم مهمانی واز خونه به خونه رفتن.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی