احسان بهترین من
پسرم مدتیه خیلی پیر شدن ذهنش رو مشغول کرده ومیپرسه یعنی تو وبابا مثل مامان بتول ومامان هما وبابا ناصر پیر میشید؟/؟؟؟؟؟
اولش جوابش رو دادم وبهش گفتم شما که بزرگ میشید ماهم بزرگ میشیم دیگه,مگه میشه تو واجی بزرگ شید بعد من وبابا همینجور بمونیم اونوقت خنده دار میشه که ...........باهزار سوال وجواب بلاخره گذشت.,
تااینکه دوباره مادربزرگ وپدر بزرگش رو دید ودوباره شروع کرد به پرسیدن ووقتی دیدم خیلی بچم ناراحت میشه از پیرشدن منم گفتمش نه مان وبابا حالا حالا ها پیر نمیشیم خیالت راحت,بعد مامان فدای حرفش بشه یهو اشک تو چشماش حلقه زد وبا بغض گفت:مامان من گفته باشم اگر شما پیرشدین منم پیر میشم که با هم فوت کنیم
وااااای تا اینو گفت من یه تکونی خوردم وخدا میدونه چه حالی پیدا کردم......................
گفتمش عزیزم بیا دیگه به این چیزا فکر نکنیم ,ما 4تا باهم هستیم وباهم میمونیم وبا هم میخندیم وتو واجی بزرگ میشید .دانشگاه وبعدم تو سربازی میری وبعدش سر کار میری وبعدش دوماد میشی توحال خودم بودم که با یه سوال حالمو از این رو به اون رو کرد وگفت:::::::::::::
تا من همه این کارا رو کنم خوب اون رفته یه مرد دیگه پیدا کرده,,وا قربونش با دختری بود که باید بگیرش وعروسش بشه
پریدم اونقدر ماچش کردم که نگوووووووووووووو.
این بچه ها واقعا خارق العادن در ان واحد روحیه من رو به دوجهت متفاوت سوق داد
خدایا هر چقدر بگم شکرت بازم کمه.خدایا عاشقتمممممممم