احسان جان احسان جان، تا این لحظه: 15 سال و 6 ماه و 1 روز سن داره
پریسای خوبمپریسای خوبم، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 24 روز سن داره

قاصدکهای خوشبختی

پلیس خودم

تو طول سفر ودر جاده احسان بدون توجه به اصرار من وپدرش از بستن کمربند ایمنی شونه خالی میکرد وهمش یه بهانه ای واسه کارش داشت میگفت من خودم پلیسم منو جریمه نمیکنن ووقتی ما میگفتیم واسه سلامتیت ببند میخندید ویه کوچولو میبست ودوباره........... نزدیک پلیس راه که شدیم بهش گفتیم ببند الان پلیس پیادت میکنه وبرت میگردونه خونه,وقتی از پلیس راه رد شدیم گفت: بفرمایید دیدی جریمه نشدیم یه جوری با ناز نگاه پلیس کردمکه ناراحت نشد هیچ تازه بهم خنده هم کرد............. تو کل جاده هامیگفتش اخه اینا پلیسن ؟؟چه پلیسایی هستن که مارو جریمه نمیکنن,اصلا به درد نمیخورن  من وپدرش به این شیرین زبونیاش فقط میخندیدیم ومونده بودیم این پسر طلا ر...
19 شهريور 1393

مسواک ومورچه

توسفرمون وقتی پریسا مسواکش رو برد مسواک بزنه از دستش افتاد وکثیف شد ومنهم  یواشکی انداختمش تو سطل زباله وبخاطر اینکه سراغشو نگیره وگریه نکه بهش گفتم این مورچه ها رو میبینی مسواکت که افتاد زمین بردن وخوردنش ,رو زمین پراز مورچه بود پریسای طفلکی منم باور کرد ورفت نشست پیششون بهشون گفت  چرا خوردیش هان  توتو بد وای منو بگی مردم از خنده,توی اون سه روزی که اونجا مستقر بودیم هر وقت هر مورچه ای میدید مینشست پیشش میگفت  چرا خوردیش هان توتو بد فدای لحن حرف زدنت بشم که همه عاشقشن ...
19 شهريور 1393

بهترین لبخندخدا

هیچ یادم نمیره چقدر استرس داشتم تو زمان بارداری ,استرس نداشتن تو,پریسای خوبم وقتی تو 4ماهگی برای اولین بار به سونوگرافی رفتم ودکتر بهم گفت جنسیت جنینت دختره چقدرررررررررررررررررخوشحال شدم اما همش میترسیدم تشخیص دکتر غلط باشه واسه همین ازش خواهش کردم دوباره سونو کنه ومن رو مطمین کنه,دکترهم با نهایت احترام پذیرفت وبازهم گفت خانم محترم جنین شما 99درصد دختره....................... واااااااااااااااااااای چه خبر خوبی,خدایا شکرت ,شب وروزم شده بود دعای سلامتی تو ,احسان هم هرشب قبل از خواب میگفت خدایا مواظب نی نی مون باش نمیدونم چرا بعداز به دنیا اومدنت وقتی شبا نمیخوابیدی خسته نمیشدم وقتی با اون چشمای دکمه ایت بهم زل میزدی  دیونت میشدم...
19 شهريور 1393

عشق مامان تولد2سالگیت مبارک

دوسال پیش چقدر استرس داشتم همش کارم شده دعا به درگاه خدا اول برای سلامت نوزادی که در شکم داشتم ودوم برای دختر بودنش,وقتی سونو گراف محترم بهم گفت توی 4ماهگی دختره باورم نمیشد وازش خواستم دوباره چک کنه ووقتی برای بار دوم بهم اطمینان داد از خوشحالی درپوست خودم نمیگنجیدم,عشقم دخترم با داشتن شما وداداشت  فهمیدم برای هزاران هزار بار که خدا چقدر دوستم داره.................... خدای خوبم تورا شاکرم تا وقتی نفس دارم وزبانم قادر به تکلم است , تنهایم مگذار ای بهترین بهترین بهترین بهترینمممممممممممممممممممممممممممم ...
18 شهريور 1393

مفاسرت تابستون مااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

امسال مسافرتمون  بخاطر امتحانات و ترم تابستون بابا خیلی دیرشد؛همش مامان دو دل بود که بریم یانه که بلاخره تصمیم گرفتیم بریم اما بخاطر شرایط روحیه پریسا خانم که خیلی لوس تشریف دارن زود برگردیم وبیشتراز یک هفنه سفرمون نشه از اهواز رفتیم کرمانشاه وساکن شدیم وروز بعدش رفتیم روانسر وجوانرور ویک روز ویک شب اونجا بودیم واز سراب روانسر وبازار مرزی جوانرود هم دیدن وهم حسابی خرید کردیم ,البته اقا احسان واسه خریداش کم نزاشت  جوانرود خنک بود واونجا به غار قوری قلعه رفتیم که بسیار بکربود وعظمتی داشت که نگو وبچه ها از سرمای غار به وجد اومده بودن بسیار زیبا بود. فرداش دوباره برگشتیم کرمانشاه ویه اتفاق جالب .....دوست بسیار قدیمیم که ساکن اهوا...
18 شهريور 1393